همسر این صدابردار حادثهدیده سینما گفت: فیزیوتراپی و کاردرمانی طی 3جلسه در هفته ادامه دارد و این باعث شده هوشیاریاش بیشتر شود. وی افزود: همچنین جلسات گفتار درمانی که برگزار شد باعث شده گاهی وقتها اصغر شاهوردی صحبت بکند که این بسیار موقتی است. اشرفی گفت: تنها امیدمان به خداست و امیدواریم اتفاقات مثبتی بیفتد.
همچنین اصغر شاهوردی چندی پیش با حضور در سرصحنه آخرین فیلم ابراهیم شیبانی لحظاتی از صدای این فیلم را ضبط کرد. همسر این صدابردار حادثه دیده سینما گفت: چندی پیش سرصحنه این فیلم حاضر شدیم و اصغر شاهوردی پس از حدود 4سال پشت دستگاه صدا قرار گرفت و در چند پلان کار صدابرداری را انجام داد. وی توضیح داد: شاهوردی حتی با اشاره به بوممن کار، از او میخواست میکروفون را بالاتر بگیرد که این حضور در روحیهاش تاثیر خیلی مثبتی داشت. وی با بیان اینکه روحیه شاهوردی بسیار بهتر از گذشته شده است، خاطرنشان کرد: دوستانش بیشتر از گذشته به او سر میزنند و این برایش بسیار خوب است. امروز هم قرار است تعدادی دیگر از دوستانش ازجمله ابوالحسن داوودی به دیدار او بیایند. همین که فراموش نشده بسیار خوب است.
همچنین در بیستوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر از اصغر شاهوردی صدابردار پیشکسوت سینمای ایران تقدیرشد. اصغر شاهوردی آبان ماه سال 86 از لوکیشن فیلم «چراغی در مه» در شمال کشور باز میگشت که نزدیکیهای قزوین خودروی عوامل فیلم با یک کامیون تصادف کرد. این حادثهای تلخ برای سینمای ایران بود که به مرگ بهروز جلیلی، بازیگر فیلم و مصدومیت اصغر شاهوردی، علی مهدوی و مهدی مددکار، 3 نفر از عوامل فیلم انجامید. مهدوی و مددکار خیلی زود مرخص شدند و شاهوردی در «کما» ماند تا به تهران منتقل شد و پزشکان بعدها که او به هوش آمد از آسیبدیدگی بخشی از مغز و نخاع او خبر دادند که حاصل آن اختلالات حرکتی و گفتاری در «آقای صدا»ی ایران بود. از آن زمان به بعد، سهم شاهوردی از زندگی، خانهنشینی، فراموش شدن، فیزیوتراپیهای پیدرپی و گران و زخم بستر بود. اصغر شاهوردی را بنیانگذار «صدا سر صحنه» میخوانند.
نزدیک به 5 سال پیش و در پی آن حادثه، کمال تبریزی درباره او نوشت: «واقعیت این است که اصغر شاهوردی در خانهاش، تنهای تنها بهخوابی عمیق و بیفرجام فرورفته است و فقط خانواده بیپناهش این مصیبت سنگین را بر دوش گرفتهاند؛ دیگر کسی نیست. اعتنایی وجود ندارد. بیمهای، کمکی، توجهی، حمایتی و پناهی. هیچکدام وجود خارجی ندارند. با هنرمندان عکس میگیریم؛ تشویقشان میکنیم. جایزه میدهیم؛ تحسین میکنیم؛ تبلیغات میکنیم. افتخار میکنیم؛ سخنرانی میکنیم و... دیگر هیچ! اصغر شاهوردی مدت مدیدی است که در میان ما نیست و در کنج خانهاش بر بسترش بیحرکت مانده است و چون امکان فریاد زدن ندارد، هیچ توجهی را بهخود جلب نمیکند. اصغر شاهوردی که در تخصص هنریاش جزو بهترینهاست، در حال فراموششدن است.
چقدر تلخ و غمگینانه است، سرانجام این هنر که همه جا هست و هیچ جا نیست...» یا هنگامی که هنوز شاهوردی در کما بود، رضا دلپاک همکار او نوشت: «شاهوردی نخستین هنرمندی نیست که در سینما دچار سانحه شده و آخرینِ آنها هم نیست ولی میتواند بهانهای برای تشکیل کمیته حمایت از هنرمندان آسیبدیده باشد تا شاهوردیهای بعدی تنها و بیحامی نمانند». داریوش مهرجویی، کارگردانی که بیشترین سابقه همکاری با شاهوردی را داشت، در نامهای از «روزهای لذتبخشی» گفته بود که در کنار او داشته و از «لیاقت و پشتکاری که در کار صدابرداری» از خود نشان میداد. او بهعنوان یکی از بنیانگذاران صدابرداری سر صحنه، صدابرداری فیلمهایی چون «اجارهنشینها»، «خانه دوست کجاست؟» «باشو غریبه کوچک»، «هامون»، «سارا»، «قرمز»، «موج مرده»، «بمانی»، «زیر پوست شهر» و... را در کارنامه هنریاش دارد.